درد در مصرف مواد و متادون(دکتر مکری)

ساخت وبلاگ
چرا معتادان از دردهای گوناگون شاکی هستند؟
 
افزایش متادون برای درد نه تنها درست نیست بلکه درد را تشدید میکند.
 
 
آلودینیاallodynia
 
احساس درد برای محرکهایی که برای افراد در حالت عادی دردناک نیست.  
اگر محرکهایی وجود دارد که در حالت طبیعی برای افراد معمولی درد ایجاد نمیکند، اما برای یک فرد ایجاد درد میکند،میگوییم دچار آلودینیا شده است.
آلودینیا معمولا در گرفتاری اعصاب محیطی دیده میشود، مثل افرادی که دیابت دارند یا مشکلات عروقی و اعصاب محیطی دارند
 
 
هایپرالجزیا hyperalgesia
 
هایپر hyper به معنی افزایش است و آلجزیا algesiaیعنی درد و آنالجزیا یعنی ضد درد 
 
افزایش احساس درد به محرکهایی که واقعا دردناک هستند.احساس موجود در شرایط طبیعی دردناک است ولی برای فرد خیلی زیاد دردناک است
 
 
 
opioid-induced hyperalgesia (بیش دردی ناشی از مواد افیونی oih)
 
مواد افیونی تنها ضد درد نیستند بلکه ایجاد کننده درد نیز هستند و به همین دلیل اکثر معتادان از درد بدنی شکایت میکنند.
 

 
برای تشخیص آلودینیا از الیاف فون فری هست.اونایی که مواد افیونی مصرف میکنند معمولا آلودینیا نمیگیرند ...اونهایی که از این دردها میگیرند احتمالا مشکل دیابت یا کبد یا مسمویت دارند.
 
درد را به دو دسته حاد و مزمن طبقه بندی میکنند.وقتی به شما آمپول میزنند این درد لحظه ای ، حاد است ولی اگر از شما بخواهند برای مدت زیادی یک پاتونو بالا بگیرید پایی که روی زمین هست بعد از مدتی درد میگیرد،که به این درد مزمن میگویند.
 
سمبل درد حاد  در انسان و حیوان شوک الکتریکی است.آزمون آب و یخ بهترین معیار سنجش درد مزمن برای انسان است. دست غیر قالب تا آرنج در آب قرار داده میشود که تا سه دقیقه بی خطر است و بالای سه دقیقه دیگه محاسبه نمیشود زیرا دست بعد از اون دست احساس کرختی و بی حسی میکنه و دیگه درد را احساس نمیکنه... این آزمون بسیاری از معیارهای روانشناسی و فیزیولوژی را میسنجد و دو تا شاخص در آن سنجیده میشود :
 
Pain laitancy درد دوره نهان : زمانیکه طول میکشه تا فرد بگه «آخ دردم گرفت» که معمولا تا پونزده ثانیه طول میکشه
 
 Pain tolerance تحمل درد : زمانیکه فرد میتونه دستشو در آب نگه داره که معمولا بعد از یک دقیقه توان فرد تموم شده و دستشو از آب بیرون میاره
 
مثلا نتیجه این آزمون در بین اقوام مختلف  و در محیطهای اجتماعی مختلف فرق داره 
 
و یا مثلا افراد ناپایدار دستشونو زیاد نگه میدارند و حتی ممکنه از این درد لذت هم ببرند 
 
 
پس با سه پارامتر آشنا میشویم
 
برای آلودینیا از الیاف یا تارهای موی فون فری استفاده میشود که اینها درگیری الیاف A بتا رو نشون میدهد.نوع دیگر هایپر آلجزی به درد حاد است یعنی یکی ممکنه دردهای حاد رو خیلی اغراق شده حس کنه که بیشتر با الیاف A دلتا و شوک الکتریکی سمبل آن است و درد مزمن که با الیاف عصبی Cمرتبط است و cold pressor test  بهترین شاخص آن است.
 

 
درد حاد و مزمن در معتادان
 
سی تا شصت درصد معتادان به مواد افیونی از درد مزمن رنج میبرند.در مصرف مواد افیونی دو پدیده اتفاق می افتد : 
 
۱-تحمل : یعنی اثر لذتبخش و ضد درد با استمرار استفاده متوقف میشه و اون ماده دیگه اثر نمیکنه
 
۲-حساس شدن :علاوه بر تحمل ، بدن به درد حساس میشه
 
مجموع دو حالت بالا به سمت افزایش درد میرود ، به همین دلیل استفاده سنگین و دراز مدت از مواد افیونی نه تنها درد شما رو تسکین نمیده و بی دردتون نمیکنه ، بلکه به افزایش حس درد در شما کمک میکنه.
 
در آزمایشات نشان داده شد :
 
متادونیها و افیونیها نه تنها به درد حاد حساس تر نیستند ،بلکه کمی مقاوم تر هم هستند یعنی در آزماش شوک الکتریکی مقدار الکتریسته بیشتری را تحمل میکردند.
 
افیونیها و متادونیها در تست آب سرد نسبت به درد مزمن حساس تر هستند...درد مزمن مثل دردی که هنگام بیل زدن و یا نشستن در یک جای بد پیدا میشود.
 
 
حتی بعد از ۲۸ روز قطع ماده افیونی و برطرف شدن علائم خماری باز هم افراد نسبت به تحمل درد مزمن حساس تر هستند.به همین دلیل معتادان حتی بعد از ترک تا مدتها حتی سالها قسمتهایی از بدنشون درد میکنه و هایپر آلجزیاشون باقی میمونه.
 
مقاومت در برابر درد حاد مثل شوک الکتریکی در طی درمان نگهدارنده کم نمیشود
 
بطور خلاصه :
 
۱-معتادان و بیماران متادونی دچار "آلودینیا" یا "هایپر آلجزیا به محرک حاد" نیستند و به شوک الکتریکی تفاوتی با افراد عادی نشان ندادند
 
۲-معتادان و بیماران درمان نگهدارنده نسبت به درد مزمن حساس ترند، یعنی دچار هایپر آلجزیا در تست آب سرد بوده و تحمل کمتری نشان میدهند و حتی با یک ماه پرهیز از ماده مخدر یا آگونیست،کماکان این حالت باقی میمونه
 
۳-کاهش زمان تحمل همراه با کاهش آستانه درد نیست یعنی داستان این نیست که الیاف زودتر درد را حس کنه بلکه الیاف درست همون موقع درد رو حس میکنه، ولی تحمل به درد کم شده و نشون میده تحمل درد با حس درد دو پدیده جداگانه است. 
 
 

 
اگر آدمها به دلایل دیگه  درگیر مواد مخدر شده اند در آزمایشات نشون داده شده 
 
وقتی آدمهای غیر معتادی که بخاطر درد مثل درد جراحی یا بیماری مزمن مفاصل و نه به دلیل لذت مجبور بودند مورفین یا متادون مصرف کنند را در آزمون آب سرد و تحریک الکتریکی قرار دادند ،نشان داده شد : 
 
تحریک الکتریکی تفاوتی نداشته است ولی تحمل درد مزمن در تست آب سرد باز هم کم بود.
 
نه تنها در معتادان ، بلکه در افرادی که بخاطر دردهای فیزیکی مورفین یا متادون مصرف میکنند، هم نسبت به درد مزمن حساس تر هستند.
 
پس فقط ماده افیونی در این آزمایش موثر است و دلیل اصلی را دارد و به روانشناختی فردی که ماده مخدر را مصرف میکند ربطی ندارد.
 

 
مکانیسم ایجاد هایپرالجزیا
 
گیرنده ای که در ایجاد هایپرالجزیا نقش داره بیش از آنکه گیرنده های افیونی مثل مو ، کاپا ، دلتا باشند  گیرنده های  nmda یعنی  N-methyl-D-aspartate  هستند که در ایجاد پدیده هایپرالجزیا نقش دارند و داروهایی که nmdaرا بلاک میکنند یعنی آنتاگونیست های این گیرنده به کاهش هایپرالجزیا منجر میشوند. 
 
 
خود متادون یک انتاگونیست ضعیف nmda است،اما به نظر میرسه برای خنثی کردن هایپرالجزیا کافی نیست.اما فعلا در علم داروسازی ما دارویی نداریم که بتونیم به اندازه کافی هایپرالجزیا رو خنثی کنه.اما یکی از داروهایی که کاندید این کار است ممانتین میباشد و میگویند شاید ممانتین بتونه این کارو بکنه.
در موشهای آزمایشگاهی ممانتین را آزمایش کردند که شواهد مختصری نشان داده که تاحدی موثر است.
 

 
 
اگر عده ای روی متادون هستند و دچار هایپرالجزیا هستند و بهشون مورفین بدهند در تست آب سرد تاثیری ندارد ولی تزریق مورفین برای افراد عادی تاثیر دارد. پس اگر متادونی پادرد یا کمردرد داره احتمالا  تزریق مورفین هم نمیتواند دردهایشان را تسکین دهد.
 
اونی که روی متادون بوده اگر بهش مورفین بدهید تحملش نسبت به درد حاد در آزمایش شوک الکتریکی بهتر میشد.لذا برای دندون درد و یا دردهای شدید لحظه ای تزریق مورفین مفید بوده است
 
 

 
اونی که روی متادون بوده و دچار هایپرالجزیا بوده اگر بهش رمی فنتالین بدهند و مقدارش را افزایش دهند دردهای مزمن آنها را کنترل میکند  و تست آب سرد را بهتر انجام میدهد...لذا تنها داروی مسکن برای دردهای مزمن متادونیها رمی فنتالین است.
 

 
دردهای مزمن با چه عوامل دیگه ای مرتبط است :
 
تحمل درد و نه ادراک درد خیلی متنوع تر است و فقط بیولوژیکی نیست و به عوامل اجتماعی و روانی و محیطی هم بستگی دارد. اگر محیط اطراف شاد باشد و یا خلق بالا باشد و یا دیگران تایید و تشویق کنند تحمل درد بالا می رود ولی آستانه درد فرقی ندارد.
 
تحمل به درد مزمن با عوامل زیر تشدید میشود : 
 
-افسردگی 
 
-مصرف بنزودیازپین در فرد بیشتر باشد تحمل درد مزمن کمتر میشود
 
-کاهش توان کار و کاهش فعالیت ،یعنی خونه نشینی درد مزمن را افزایش میدهد  
 
-اختلال خواب تحمل درد مزمن را کاهش می دهد
 
-استرس درد مزمن را برجسته تر میکند 
 
-دوز بالای متادون : هرچه دوز متادون بالا بره درد مزمن بیشتر ولی علائم محرومیت کمتر میشود لذا باید دوز را در منطقه مینیمم نگه داشت
 
-افزایش وزن
 
-خوب آلودگی روزانه
 
-مصرف مواد مخدر
 
-حس طرد شدگی
 
-اختلالات جنسی
 

 
اعتقاد به چهار باور غلط  باعث میشه یک روانشناس در کلینیک mmt مشکل  داشته باشد : 
 
۱-این باور که چون فرد متادون مصرف میکند دیگه نباید درد داشته باشد غلط است زیرا درست است که اگر فردی به یکباره بصورت حاد،متادون مصرف کند ضد درد است ولی فردی که بصورت ممتد شش ماه است که متادون مصرف میکند نه تنها مصرف متادون ضد درد نیست بلکه به نفع افزایش درد هم عمل میکند
 
۲- این باور که استفاده از ضد درد های مخدر باعث وسوسه شده و اعتیاد آور است غلط است زیرا امروزه ثابت شده،  استفاده از مواد مخدر اگر به نیت ضد درد باشد به اونصورت اعتیاد آور نیست و باعث عود نمیشود. پس اگر یک معتادی که ترک کرده و درد داره، اگر نیاز شد از مواد مخدر هم برای رفع درد او استفاده کنید.
 
۳-باور اینکه امکان مهار تنفسی درباره اونها مانع دادن ماده مخدر اضافه است  غلط است و گفته شد  به غیر از رمی فنتالین دادن بقیه مثل مورفین خیلی تاثیری نداره و مریض هایی که روی دوز بالای متادون هستند اتفاقا در مقابل اوردوز خیلی مقاوم هستند، پس میشه روی درمان با متادون هم مواد مخدر تجویز کرد
 
۴-باور اینکه ادعای درد اونها بهانه ای برای گرفتن مواد مخدر است غلط است زیرا سی تا شصت درصد معتادان از درد رنج میبرند و oih یک پدیده واقعی است.
 
 

 
 
وقتی با مساله درد در معتادان بخصوص در کسایی که روی درمان با متادون mmt هستند روبرو میشویم ، باید چهار پدیده را از هم متمایز کرد : 
 
آیا oih است
آیا جسمی سازی است somatization
آیا علائم محرومیت است
آیا تمارض استmalingering
 
میتونه دو تا یا سه تاشو با هم داشته باشه
 
۱-اگر درد مال خماری یا کم بودن متادون باشه معمولا علامتهای زیر را دارد :   
 
-معمولا دوز متادون پایین است مثلا زیر  ۸۰ سی سی است، پس کسی که با ۱۱۰ سی سی مصرف متادون بازم درد داره احتمالا بخاطر علائم محرومیت نیست 
 
-سایر علائم محرومیت مثل دل پیچه و سر درد و لرزش و خمیازه و پرش عضلات و غیره هم وجود دارد
 
درد در ساعات انتهایی بعد از دوز دیده میشود مثلا صبح زود قبل از اینکه بیاد متادون رو بگیره ، درد داره
 
 
عامل جسمانی
 
-اینجا باید ذهن روانشناسی داشت و فهمید چگونه علامت جسمانی نتیجه تعارض روانی و استرس است ...مثلا فرد با مادرش اختلاف داره و از دستش حرص میخوره و باعث میشه صبح دل پیچه و اسهال داشته باشه و اینجا صفات شخصیتی وجود دارد که باعث میشود تعارضات روانی به علامت جسمی تبدیل شود 
 

chemical copying یعنی من سعی میکنم و اصرار دارم مسائل و مشکلاتمو با داروهای شیمیایی حل کنم 

 

-در اینجا گفته میشه متادون نقش یک transitional object را بازی میکند و اون چیزی است که فرد بهش میچسبه تا استرسش کم بشه. این اصطلاح را دانولد دینکات بکار برد و میگفت کودکان در هنگام گذر در مراحل بالغ شدن ،هنگام جدایی دچار اضطراب میشوند که گاهی اوقات اجسامی مثل عروسک را به عنوان واسط انتخاب میکند  

 
-با الکسی تایمیا همراه است و بیمار نمیتونه احساسات و حالات روانی خودشو به زبان بیاره 
 
حدود سی تا چهل درصد معتادان پدیده درد روان تنی دارند 
 
عامل تمارض
 
بیمار قصد دریافت متادون بیشتر برای ذخیره سازی یا دادن به فرد دیگه ای و یا غیره بوسیله تمارض را دارد و سعی میکند متادون بیشتری را دریافت کند
 
عامل oih
 
که در بالاتر توضیح داده شد 
 

 
 وقتی بیمار مشکل oihدارد اقدامات زیر انجام میشود : 
 
-حمایت روانی از بیمار خیلی اهمیت دارد و باید دانست این فیلم بازی کردن فرد و موضوعی الکی نیست و باید معتاد درک شود
-اطمینان حاصل کنید که آگونیست خود را درست و منظم مصرف میکند 
-دوز متادون را تا میتوانید پایین بیاورید تا به آستانه ثبات برسید
-اختلال خواب را با بهداشت خواب درست کنید نه با بنزودیازپینها
-سعی کنید مصرف بنزودیازپینها را کم و در نهایت قطع کنید
-برای افسردگی کاری کنید : زیرا افسردگی خیلی به ssri و tca جواب نمیدهد و چیزی که جواب می دهد باز توانی است، یعنی کاری کنید که فرد تحرک و فعالیت داشته باشه مثلا سرکار بره و ورزش کنه
-استرسها رو مدیریت کنید
-وزنشونو کنترل کنید 
-کمک کنید مصرف مواد مخدر کم بشه
-کاهش تدریجی متادون به میزان پنج تا ده میلی گرم در ماه به حذف احساس درد کمک میکند. اگر سریع  متادون را کاهش دهید درد علائم محرومیت ظاهر میشود و اگر میزان متادون زیاد باشد به احتمال زیاد دردهای oih هم بوجود می آید 
-دادن آگاهی به بیماران کمک میکند
-اگر میزان متادون را یکدفعه به مقدار نسبتا زیادی  اضافه کنید ممکن است oih موقتا برطرف گردد ولی دوباره برمیگردد 
-استفاده از ضد دردهای مخدر و داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای  و ضد درد غیر مخدر نیز مفید است.
-منقسم سازی دوز متادون کمک کننده است ، یعنی متادون را به دو وعده یا سه وعده در روز تقسیم کنید آنگاه oih کاهش میابد.
-استفاده از مخدرهای ضد درد با اثر کوتاه مدت برای برخی دردهای شدید مجاز است، مثل اوکسی کدون و هیدروکودون 
-تجویز مرتب بجای prn مناسبتر است(prn  یعنی اینکه به بیمار بگوییم هروقت احساس درد داشتی یکدونه بخور)
-داروهای دیگری مثل ممانتین ،  گاباپنتین به کاهش oih کمک میکند.
-وقتی اوضاع خیلی بد میشه ،یعنی oih همراه با متادون وجود دارد ، پتیدین یا مورفین هم میدهند
-اگر طرف روی بوپرنورفین هم باشد مراحل بالا طی میشود و اگر به اقدامات بالا جواب نداد آن را به متادون تبدیل کنید زیرا متادون به درد بهتر جواب می دهد.
-مخدرهای ضد درد روی بوپرنورفین خیلی کم اثرند ، زیرا  حالتهای آنتاگونیستی ضد دردی بقیه مخدرها را بلاک میکنه لذا اگر روی بوپرنورفین مورفین تزریق کنید خیلی جواب نمیگیرید.وقتی طرف دردهایش برطرف شد بازگشت از متادون به بوپرنورفین بلامانع است.
  
روان شناسی نگرش...
ما را در سایت روان شناسی نگرش دنبال می کنید

برچسب : درد معده در اثر مصرف دارو, نویسنده : ravanshenasinegaresh2 بازدید : 514 تاريخ : چهارشنبه 31 شهريور 1395 ساعت: 12:55