جایگاه نخبه‌ها در دنیا/دکتر مکری

ساخت وبلاگ

چه کسانی higher achiever های علمی میشوند؟ یعنی چه چیزی در اینها هست که آنها را به آن بالا می رساند؟ انبوهی از مطالعات برای پاسخ به این پرسش وجود دارد که تعدادی از آنها در کشور ما مغفول واقع شده و می تواند مورد استفاده سیاستگذاران ما قرار بگیرد. به این منظور من دو دیدگاه منتهی الیه و افراطی را می‌گویم که بدانید دیدگاههای دیگر وسط قرار می گیرد.

این داستان تاریخ زیادی در علم دارد مثلاً از زمان ژان ژاک روسو می گوید آنهایی که high achiever هستند ، در واقع آن روی سکه جنون هستند، یعنی نبوغ و جنون همیشه با هم قاطی هستند، و می گفتند خیلی از این نابغه ها ممکن است دچار جنون بشوند، حالا خوب است که این حرفش درست از آب در نیامد ولی هنوز این ذهنیت وجود داره که بچه های تاپ مهندسی شریف آخرش سایکوتیک می شوند. در صورتی که خوشبختانه این نظریه کامل رد شده است و higher achiever های علمی آن روی جنون نیستند.
دیدگاه اول
شاید علمی ترین مطالعه در این زمینه راجع به آنهایی که نابغه هستند و به آن بالا میرسند توسط لوئیس ترمان استاد دانشگاه استنفورد بود. او نوجوانان و کودکان خیلی باهوش را فالو کرد، واقعاً در کتاب قشنگی که نوشت بنام مطالعه ژنتیکی نبوغ کاملاً به این مفهوم رسید که آره واقعا هوش است یعنی هوش هست که باعث می‌شود شما به آن بالا برسید. و سهم زیادی از آن چیزی که شما را به اینجا رسیده است هوش بالا است. جالب است که کتاب لوئیس ترمان یک جلد دوم داشت که همکار خانمش خانم مایلز نوشته بود ، و این اشاره کرده بود که فقط دلیل بالا رسیدن آنها نبوغ شان نیست، بلکه پرکاری آنها هم است. ولی جالب است که شما هر جا بگردید جلد دوم آن را پیدا نمی کنید .

دو مفهوم rotation فضایی و دیگری sat mathematics : اگر شما نمره بالا توی این بیاری طبق تعریف کلاسیک باهوش‌تر هستی.

Sat دو وجه دارد: کلامی verbal و ریاضی و از ۱۵۲۵ شروع میشه، و ۲۸ دانشگاه برتر دارید که افراد با رتبه هوشی برتر از نظر rotation فضایی و sat داخل این دانشگاه‌ها میشوند. در ادامه اون ۲۸ دانشگاه را با نام دانشگاه های نخبه یا elite یاد خواهم کرد و شما impact تاثیر او را خواهید دید. جولین استنلی یکی از افراطی ترین آدمهایی است که در تاریخ آمریکا روی این قضیه کار کرده است. آنهایی که sat بالا می گیرند سرنوشت آنها چه می شود؟ و این سرمایه نهایتا به کجا خواهد رفت؟ بعدها نتایجش به شاگردش کامیلا بنبو منتقل شد و شاگردش راه او را ادامه داد. هنوز بنبو زنده است و داره این cohort پیروی را دنبال میکنه. بنام کوهورت استعداد جان هاپکینز معروف است و یک درصد اول جامعه را گرفته، یعنی شما یک درصد اول را در ۱۳ سالگی بگیری و آن‌ها را دنبال کنی ببینی چه می شوند؟ نوزده هزار پسر و نوزده هزار دختر اونهایی بودند که تا ۱۳ سالگی قد دیپلمه sat میزدند و این تقریبا معادل یک درصد شده بود. جالب است که حتی یک در ده‌هزار نفر از آن ها بالای ۶۰۰ یا ۷۰۰ می‌زدند که میتوانستند در ۱۳ سالگی ورودی هاروارد قبول بشوند ، به این یک در ده هزار نفر هم اصطلاحا میگویند scary smart یا باهوش های ترسناک گفته می شود. چیز عجیبی که پیدا کرد این بود که : حجم عمده‌ای از دستاوردهای بشری شامل patent یا ثبت اختراع یا درآمدزایی یا هنر توسط اونها صورت میگیره و این دید افراطی مکتب جولین استنلی هست میگه زایش علمی مدیون اون یک درصد اول و گاهی اوقات یک در ده هزار اول هست و شما اینها رو از دست بدی کارت تمومه. این استعدادهای یک درصدی که از کشور ما به جاهای دیگه مهاجرت میکنن حجم وسیعی از کارها و مقالات توسط این آدمها صورت میگیره. جالبه که در حوزه های نامربوط با mathematics لیدی گاگا جزو این یک درصد قرار میگیره ، حتی وقتی میبینی تو رقص و آواز و هنر میرن باز هم جزو تاپ‌های اونها میشن . به عبارت دیگر یک نوع نخبه گرایی که میگه اگر شما این یک درصد را از دست بدهی رشد علمی کشور به شدت کاهش می یابد و کشورت زمین گیر می شود، و هر چقدر هم که مدیریت کنی و بودجه علمی بزاری کار خرابه، پس اون باهوش های ترسناک رو از دست ندهید.

وقتی بررسی کردند دیدند که از همان یک درصد حدود ۲۵ درصد آنها تا دکترا رفتند و صاحب مقاله شدند. جالب است که اگر بیایی و آن را باز fraction کنی، یعنی بشکنی چند قسمتش کنی، اونوقت ۲۵هزارم اول پنجاه درصدشون به دکترا میرسن. یعنی از بیست پنج صدم پایین اون یک درصد به بیست و پنج صدم بالای اون یک درصد میروی حجم مقالات دوبرابر میشود. به هر حال این یک جریان افراطی از این طرف است که نظرشون این است جریان جولین استنلی، کامیلا بینبو ، مکتب جان هاپکینز و وندربیلت معروف است.


دیدگاه دوم

جریان دیگر اینطرف جریان آندرس اریکسون سوئدی است که کاملا نقطه مقابل اونها حرف میزنه. که به اینها اصطلاحا environmentalist طرفداران محیط زیست گفته میشود. ایشون رفته در جراح‌های تاپ و اونهایی که تو کار رقص یا موسیقی هستند، تقریبا به این نتیجه رسیده که در high achiever ها هوش هیچ نقشی ندارد. و این high achiever‌ ها مدیون deliberate practice تمرین تعمدانه یا مرتب و منظم و آگاهانه هستند. میگه رابطه خطی بین سنواتی که در اون حوزه کار کردی با high achievement هر فرد وجود دارد. پس معنیش اینه که نمره کنکورت در SAT کمک نمیکنه . بلکه اینکه چند سال در پژوهش هستی کمک میکنه که آخرش به اون بالا برسی. شاید معنیش این است که از سنین خیلی پایین باید وارد پژوهش بشوی، اونی که ۱۰ سال کار کرده به اون لایه بسیار بالا میرسد. این بحث و ادبیاتش آنقدر فراگیر شد، که اون لغت ده هزار ساعتی که از دهنش پریده بود همه جا فراگیر شده ، یعنی میگه اگر میخوای به اون بالا برسی باید ۱۰ هزار ساعت کار مفید کرده باشی، چه تو جراحی یا تو مقاله نویسی یا تو تدریس یا تو هر چی، به هوشت ربطی نداره . حتی یک چیز بسیار عجیب و این که تو شطرنج باز ها هم این را ثابت کرده است، شما شطرنج را سمبل هوش می دانید، ولی ضریب همبستگی هوش در شطرنج پایین است، یعنی در واقع rکوهن اش تقریبا یک دهم است. یعنی واریانسی که هوش توضیح میدهد خیلی کم است و اون چیزی که در شطرنج بیشترین واریانس را توضیح می دهد که خودش ۳۴ درصد است و مابقی آن ناشناخته است deliberate practice است ، یعنی ساعاتی که شطرنج بازی کردی، grand master ها بین ده تا شصت هزار ساعت شطرنج بازی کردند ، به قدری این حرف طرفدار پیدا کرد و کتابهاش پر فروش شد که یک تاثیر عمده ای در تفکر اروپایی و بخشی از تفکر آمریکایی گذاشت، که به اینها نظریه expert performance expertise که اون رو میراث تلاش مستمر میدانند ، میگویند اگر شما میخوای higher scientific achievement پیدا کنی باید از سنین کم شروع کنی مرتب مقاله بنویسی و پژوهش کنی و مرتب کار کنی و ساعتهایت که پر شد، خود به خود به اون بالا میرسی، و دانشگاه ها باید این سرمایه‌گذاری را انجام بدهند ، خیلی داستان gifted یا با استعداد بودن نیست ، ما چیزی بنام نابغه نداریم و کسی هم که این رو خیلی در جامعه فراگیر کرد ملکوم گلادول با کتاب outliers بود. در واقع این کتاب یکی از پر فروش ترین کتابها شد، و یک best seller شد که جامعه آمریکا را تکان داد، که میگفت خیلی روی استعداد و نبوغ تکیه نکنید، بلکه فرد باید سنوات پر کند، یعنی فرد باید کنتور بندازد تا ساعتش پر شود، و از سن کم باید شروع کنی که در عمرت بتوانی به آن بالاها برسی، البته رقیبها به این میگن environmentalist های نادان که در واقع این اثر را نخواهند داشت. ولی همین طور نگاه کنید تاثیر جالبش چه بود ، در ۲۰۱۰ national academy for gifted snd talented use در انگلستان منحل شد، یعنی جامعه داره به این نتیجه میرسد که ما چیزی به نام نابغه نداریم، اینها همش یکسری از افراد هستند که یک کلاس خاص براشون درست میکنیم، و اونها رو اونجا میزاریم و انتظار داریم و در واقع عوامل فرعی دیگر هست که به رشد این‌ها منجر می شود. بخشی از مقابله با سیستم مدارس استعدادهای درخشان که در ایران هم آن را می‌بینیم، الهام گرفته از این بخشه و در واقع یک trend هایی هست که بیشتر در اروپای غربی و کشورهای اسکاندیناوی و بخش هایی از آمریکا است که می گویند انقدر sat ،sat نکنید ، اینکه میتونه این جسم رو در فضا بچرخونه مهم نیست، مهم این است که بتواند چقدر کار کند، و در واقع چیزهایی که انسان را جلو می‌برد تلاش و زحمت و پشتکار و تامل و وقت گذاشتن و غیره است.


من دوتا منتهی الیه را برای شما گفتم و یک طیف وسیع در این وسط قرار می گیرد و من فکر می‌کنم شاید در وزارت بهداشت یا در یک میزگرد یا اتاق فکری درباره این موضوع تصمیم گیری شود که ایران کدام سیاست را دنبال کند یعنی می‌خواهد به شدت نخبه گرا یعنی یک در ده هزار باشد و سرمایش را روی آنها بگذارد، یا که میخواهد روی کسانی که تمرین تعمدانه دارند و سنوات را پر می کنند و جلو می روند را دنبال کند.


نکته نگران کننده این است که در هر حال چه خوشمان بیاید چه نیاید گویا این نخبه ها دارند دنیا را کنترل میکنند. یک بررسی را در این گروه ها در سال ۲۰۱۴ انجام دادند، مدیرعامل یا روسای ۵۰۰ کارخانه برتر آمریکا و ۷۸۹ نفر از قضات فدرال و آنهایی که بالای یک میلیارد دلار سرمایه دارند یعنی ۴۲۴ نفر و سناتورها و نماینده های مجلس آمریکا ۴۵ درصد میلیاردرها و ۳۸ درصد از مدیرعاملین کارخانه‌ها فارغ التحصیل یکی از اون ۲۸ دانشگاه برتر بودند. این آمار نشون میده قدرت جهان داره متمرمز میشه روی کسانی که تاپ sat دارند. البته درصدهای دیگری هم هست، مثلا یک درصد سناتورهای آمریکا و دوازده درصد میلیاردرها تحصیلات دانشگاهی ندارند. ۴۰ درصد میلیاردرهای خودساخته self made تو یکی از اون دانشگاه‌ها درس خونده اند ، پنجاه درصد اونهایی که در اجلاس داووس (مجمع جهانی اقتصاد در سوئیس) به عنوان یک اجلاسی که قدرت جهان در دستش است ، در یکی از اون ۲۸ دانشگاه برتر دنیا درس خونده‌اند. یه جوری واقعا نظام داره به شدت طبقاتی و قدرت متمرکز می شود. یک خبر خوب یا بد شاید این باشه که باهوش ها دارند دنیا را کنترل میکنند و هر چه جلو می رویم کنترلشان قوی تر می شود اصطلاح می گویند نظام طبقاتی هوش در حال جدی تر شدن است و این روند یک روند افزایش یابنده است.


سوال : با توجه به اینکه به نوعی دیدیم گویا جهان داره به انحصار نخبگان در می آید، سوال این است که آیا نخبه بودنشان است که آنها را به این نوک هرم می رساند یا اینکه در حلقه اون ۲۸ دانشگاه برتر بودن این است که آنها را به این جایگاه رسانده است؟

اینجاست که یک عده‌ای می گویند دلیلش آن حلقه است و پیام بدش این است که اگر شما جزو آن network نخبه پرور آمریکایی یا اروپایی نباشید، و به اونها وصل نباشید به زودی شما به نوعی حذف میشوید ، به همین دلیل پیام بد این است که این روند رو به افزایش این را می رساند که تحریم نفت ایران ایا تحریم بانک ایران یا تحریم هواپیماهای ایران آنقدر خطرناک نیست که تحریم یک درصد نخبه ایران خطرناک باشد، هر کشوری که آن نخبه‌های یک درصدش ایزوله بشوند و نتوانند وارد آن حلقه یک درصد تاپ جهان بشوند ، قدرت خاصی نخواهند داشت، و آنهایی که در حلقه هستند کم‌کم سلطه را می گیرند و ما از این جرگه خارج میشویم. همان طور که اولویت بالایی برای دور زدن تحریمها هست ، دور زدن تحریم یک درصد نخبه‌های کشور نیز در اولویت است.

به هر حال اگر آن یک درصد نخبه ایرانی نتواند خود را با یک درصد نقطه مابقی دنیا وصل بکند، به سرعت مضمحل می شود. و روند جهانی دارد این را نشان می‌دهد حالا هر چقدر هم که شما سرمایه گذاری بکنید. منتها ما تنها امیدمان به آن نخبه‌های ایرانی است که اولاً حفظشان کنیم و دوم این که آنها را به آن حلقه ۲۸ دانشگاه برتر وصل کنیم. در اون اجلاس داووس دیده شده در بعضی بخشها تا ۹۰ درصد آنهایی که نشستند دارند برای دنیا تصمیم میگیرند جزو حلقه ۲۸ دانشگاه برتر دنیا بوده‌اند.

حالا به هر حال اون ۲۸ دانشگاه برتر نه اصلاً 100 یا 200 تا دانشگاه برتر دنیا داره به نوعی نخبه ها را به خودش جذب می کند و یک شبکه نیرومند ایجاد می‌کند و اگر ما همین جوری بنشینیم و از آنها فاصله بگیریم این تهدید وجود داره که رشد علمی متوقف بشود.

روان شناسی نگرش...
ما را در سایت روان شناسی نگرش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ravanshenasinegaresh2 بازدید : 215 تاريخ : سه شنبه 3 دی 1398 ساعت: 1:26