آیا بشر پیروز خواهد شد؟/دکتر مکری

ساخت وبلاگ

عنوان سمینار برگرفته شده از کتابی است از اریک فروم با عنوان آیا انسان پیروز خواهد شد ترجمه عزت الله فولادوند

Hunger 7/min
Unclean water 3/min
Indoor air pollution 3/min
Malaria 2/min
یعنی ما داریم جلو می آییم آیا به سعادت نزدیک می شویم یا داریم به دور خودمان میچرخیم؟یا حتی بدتر، نکنه داریم افول می کنیم؟ از معنویت دور شدیم از اخلاق دور شدیم و فقط جنگ و بدبختی ویرانگری است؟ آیا آینده آینده تاریکی است؟
_در هر دقیقه هفت نفر از گرسنگی میمیرند
_سه نفر در هر دقیقه به خاطر عدم دستیابی به آب پاکیزه میمیرند، یعنی آبی می‌خورند که آلوده است و مثلاً حصبه یا وبا می گیرند
_سه نفر در هر دقیقه به خاطر آلودگی درون ساختمان می‌میرند نه هوای بیرون یعنی داخل ساختمان آلوده است مثلاً به این علت که اجاق گاز ندارند هیزم و زغال و اینها جمع‌آوری می‌کنند و این ها دود میکنه و بیشترش هم از همین پهن است، باهاش غذا درست می کنند و بعد سرفه می کنند و بچه ذات الریه می گیرد.
_ در هر دقیقه دو نفر هم از مالاریا می میرند.
الان حدود ۲ میلیارد نفر در این فقر مطلق زندگی می کنند. الان حدود ۱۰۰ تا بویینگ و ایرباس هست که مال یک نفر است. یعنی واقعاً انقدر نابرابری در بشریت وجود دارد؟

کتاب straw dogs یعنی سگهای پوشالی نوشته john gray تمام خرفش این است که بشریت هیچ چیزی ندارد، چقدر سر هم راه کلاه می گذارد و براش انواع مثالها میزنه، چقدر نابرابری است ، علت مشهور شدن کتاب این بود که خود جان گری میره در دادگاه از انتشار این کتاب به دلیل توهین به خودش به عنوان یک بشر شکایت میکنه ، و یکی از شکایت های جالب دادگاه های انگلیس بوده است ، آدمی که از خودش شکایت بکند، دیگه انقدر راجع به بشر بد نوشته شده که از خودم شاکیم، دیگه انقدر این بشر پست و رذل و پرخاشگر و بددل است،. حالا سوال اصلی در این شرایط این است که آیا بشر پیروز خواهد شد؟بیاین تو ببینیم بشر دستاوردی داشته است یا خیر؟


-یه اتفاق خوبی که در جهان از عصر مدرنیته به این طرف اتفاق افتاده این است که میانگین عمر بشر به شدت افزایش پیدا کرده است. یعنی تقریباً از ۱۷۰۰ تا ۱۹۰۰ عمر بشر ثابت بوده است یعنی به طور متوسط ۳۵ تا ۴۰ سال عمر می کرده است، طبق نمودار ها می بینیم که از سال ۱۹۰۰ به بعد یکدفعه با یک جهش عظیم مواجه خواهیم شد و عمر بشر تقریباً در کل جهان دو برابر می‌شود. بیشترین افزایش طول عمر در اروپا بعد آمریکا و بعد آسیا و در آخر آفریقا است.


پدیده مرگ کودک زیر پنج سال در حدود ۱۷۷۰ حدود نصف بچه های زیر پنج سال میمردندT ولی امروزه در کشور های پیشرفته داره به زیر دو درصد میرسه.

از طرف دیگه نه تنها طول عمر افزایش یافته بلکه مردم دنیا دارند سیر میشن. انگلیس آمریکا و هند و چین نمودارشان نشان میدهد در یک مقطع خیلی کوتاه کالری که که فرد مصرف میکرده از ۲۰۰۰ تا به ۳۵۰۰ تا رسیده است. یعنی در برخی قاره ها و کشورها زنده میمونی و شکم ها سیر است. از سال ۱۷۰۰ تا ۲۰۱۳ میران غذایی که بشر خورده دو برابر شده .


سوتغذیه از سال ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۵ کاهش یافته است و از ۳۵ درصد به ۱۰ درصد رسیده است. برخلاف تصوری که تمام دنیا رو گرسنگی و بدبختی گرفته اتفاقاً با آمدن مدرنیته بشر به شدت داره سیر میشه، زنده میمونه و گرسنگی نمیکشه. مرگ بر اثر قحطی و خشکسالی تقریباً درصدش در حال ناپدید شدن است.

در ۱۹۶۰ گفتند خیلی خوب بشر نمیمیره ، بشر دیگه زنده میمونه، خوب این هنر شد؟؟؟؟ اینقدر جمعیت رشد میکند که همه از گرسنگی خواهند مرد، را چه می گویی؟؟؟


چون هنوز خیلی از منتقدان نظریه مرگ اینجا می‌گویند که شما بشر را با واکسیناسیون و بهداشت و پزشکی سلامت نگه داشتید، خوب این ها بعداً از گرسنگی می میرند، تا اینکه انقلاب سبز اتفاق افتاد. با تشکر از علم از ۱۹۶۰ تا ۲۰۰۹ مساحت زمینهای زیر کشت farmland دوازده درصد زیاد شدند ، اما محصول production بشری ۳۰۰ درصد افزایش یافت . یعنی با وجودی که جمعیت طی این مدت دو برابر شده است ولی غذا سه برابر شده است. پس گرسنگی در جهان رو به کاهش است ‌. درست است که شما تصاویر بسیار دردناکی از گرسنه های جهان در آفریقا و هند را می‌بینید، ولی به سرعت گرسنگی در حال کاهش است.


در سال ۱۹۶۸ کتابی نوشته میشود بنام the population bomb نوشته paul ralph ehrich که در آن میگوید من پیش یینی میکنم ده سال دیگر جنگ شروع میشود ، برای اینکه تعداد بشر زیاد میشود و گرسنه ها میریزند و سیرها رو تکه پاره میکنند. این نویسنده با سیمون شرط بندی میکنه این در تاریخ به simon-Ehrlich wager معروف است یعنی شرط بندی سیمون و اهرلیچ . خوشبختانه همانطور که میدانیم پاول اهرلیچ باخت . اتفاقی که او گفت نیفتاد، یعنی قیمت ها بالا نرفت و خوراکی ها گران نشدند و اتفاقا سیرها بیشتر شدند.

 

خانم nina fedoroff مشاور جورج بوش در زمینه جمعیت بود. این در همین اواخر می‌گفت بشر آنقدر زاد و ولد می کند، که اگر مرگ و میر و جنگ نباشد ما دوباره به بحران می‌خوریم، با کمال تعجب نشون داده شد که بشر به سرعت جمعیتش در حال کنترل شدن است. در جدولی مطالعات زمانی را که طول کشیده تا مادرها از داشتن شش فرزند به سمت داشتن سه فرزند بروند را نشان داده است. این عدد مهمی در تمدن بشری است یعنی مادرها بجای اینکه بالای شش بچه بیاورند، زیر سه تا بچه بیاورند جمعیت کره زمین خیلی انفجار پیدا نکند.  انگلستان نود و پنج سال طول کشید تا به این دستاورد برسد، حالا علتش رشد فرهنگی یا افزایش سواد یا روش‌های پیشگیری یا هر چیز دیگری می تواند باشد. آمریکا ۸۲ یونان ۷۰ و ترکیه ۲۷ و قهرمان این مسابقه طی جدول ارائه شده ایران است که طی ده سال به این دستاورد رسید. بنابراین آنهایی که نگران شکم های گرسنه بشر هستند می‌گفتند گله‌هایی هجوم می آورند و تمدن را از بین می‌برند.


برون آیی extrapolation های جمعیتی نشون میده که اوج جمعیت در ۲۰۵۰ خواهد بود و بعد از آن جمعیت بشر یا پایین می آید یا بین ۸ تا ۹ میلیارد نفر ثابت می ماند. پس آن وحشت پرخاشگرانه ، اون وحشت مرگ فراگیر از گرسنگی، جمعیت انبوده ، اون عبارتی که هیتلر می گفت : گله های آسیایی که می‌خواهند بیایند و بشریت را بگیرند اتفاق نخواهد افتاد. اتفاقاً بشر از این بابت خیلی داره جمع و جور میشه.

ممکنه شما بگید که عمرمان داره زیاد میشه و قحطی نیست و وبا نیست، واکسیناسیون است، شکم هامون سیر است، ولی راجع به کشت و کشتار و قتل‌ها چه دارید بگویید؟

بررسی شده است که چند درصد بشر در قتال یعنی اینکه همدیگر را بکشند از بین می روند. یافته های خیلی دقیقی در این باره وجود دارد : مثلا در انگلستان طبق نمودار میبینید که میزان قتال نسبت به سال ۱۵۰۰ چقدر کاهش یافته است. فقط توجه داشته باشید ستون سمت چپ لگاریتمی است یعنی خطی نیست بصورت یک و ده و صد تقسیم بندی شده است. یعنی وقتی شما نگاه میکنید در یک مقطع ۳۰۰ ساله میزان قتال به میزان جمعیت در کشورهای اروپایی یک دهم تا یک بیستم شده است و جالب است که تمام کشورها این سیر را داشته اند مثل ایتالیا که ۱۰۰ نفر در هر صد هزار نفر در سال ۱۳۰۰ همدیگر را می کشتند و الان به زیر یک نفر در هر صد هزار نفر رسیده است. آیا یک صدم شدن قتال به معنی بهبودی بشر و آینده روشن از نظر پرخاشگری و ویرانگری نیست، این دستاورد بزرگی است و ما نباید این‌ها را دست کم بگیریم.


آنهایی که ادعا می کنند وقتی هنوز مالکیت خصوصی و سرمایه‌داری نبوده است بشریت در عصر طلایی بوده است، و همه دوستانه با هم زندگی می کردند به آمارها نگاه کنند، آمار قبائلی که داخلش چرخ و پول و مالکیت نبوده است، میزان قتال در آنها نیز به شدت کاهش یافته است. پس آن عصر طلایی آنگونه که ما فکر می کنیم وجود نداشته است.

مرگ آریستوکرات های اروپایی : در نمودار نشان میدهد یعنی فقط بدبخت و بیچاره ها نبودند، در سال ۱۴۰۰ بیست و پنج‌درصد آریستوکرات ها یا اشراف کشته می شدند، و این رقم در سال ۱۸۰۰ به زیر پنج درصد رسیده است.

باز در نمودار می بینید که میزان قتل در بسیاری از ایالت های آمریکا به چه سرعتی در حال کم شدن بوده است. یک چیزی در حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ در هر ۱۰۰ هزار نفر و الان به دو تا سه در هر صدهزار نفر رسیده است‌.

قانون منع شکنجه تصویب میشود : با توجه به این قانون می بینید که چقدر کشورها از آن خشونت دور می شوند. اعدام ها کاهش می یابد.

اون حالتی که به صورت نژاد پرستانه Lynchings مردم هجوم می بردند تا یکدیگر را نابود کنند، تقریباً تمام شده است. لذا خشونت‌هایی که مبنای نژادی داشته است که شدت کاهش یافته است.

عوامل rape تجاوز و homicide قتل هم در حال کاهش هستند. میزان قتل در نمودار جوامع مدرن با جوامع قبل از عصر مدرن یعنی عهد باستان که هنوز بشر صنعتی نبوده است را در جاهای مختلف نشان می دهد، که در جوامع مدرن قتل کاهش یافته است، این کمی با باورهای ما در تضاد است، ما فکر می‌کنیم اون جوامعی که در جزایر دورافتاده اقیانوسیه است همه دارند با صلح و صفا با هم زندگی می کنند، ولی در نمودار نشان می‌دهد میزان قتل ۱۵۰۰ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر در سال بوده است یعنی یک و نیم درصد جمعیت همدیگر را می کشتند. در حالیکه در جوامع مدرنیته به رقم ۱ یک در صد هزار میرسیم. امکان اینکه شما در توسط یک همنوعان به قتل برسید دو یا سه در هر ۱۰۰ هزار نفر در سال است.

جنگ جهانی اول و دوم از نظر درصد کشته ها در رتبه اول نیست، ما جنگ های بسیار خونبارتر از نظر جمعیت بشری داشتیم، یعنی ویرانگری بشر در اسلاید نشان می‌دهد که رو به رشد نیست و اتفاقاً رو به کاهش است. مثلاً تصور کنید که جنگ هایی در چین یا هند بوده است که یک کسر قابل توجهی از جمعیت کشته می‌شدند. و این ها مال دوران ۵۰۰ تا هزار سال پیش بوده است. صحنه هایی که مردم همدیگر را تکه پاره می‌کردند و یا گلادیاتورها به داخل شهر که راه میرفتی مشاهده میکردی که یک نفر را دارند پوست می کنند ، یک نفر را سینه اش را می درند، جمعیت هم جمع شده اند و دارند کف می زنند، این کاملاً نرم شهرهای دنیا بوده است.

بعضی چیزهایی که ممکن است برای شما خیلی جذاب باشد ، مثل نون کروسان یک تاریخ خونبار نهفته است. اگر دقت کنید این نان شبیه هلال مسلمانها است، در جنگ های صلیبی مسیحیان این نان را درست می کردند و به مسلمان ها نشان می دادند و می گفتند که ما علامتتان را گاز می زنیم و بعد سر این موضوع جنگ میشده است.  مسلمانها قهوه میخوردند و در جنگهای صلیبی مسیحی‌ها دیدند چه چیز خوبی است و شروع به خوردن کردند و مسیحی های متعصب گردن مسیحی‌هایی که قهوه میخوردند را میزدند ، چون می‌گفتند که او دارد ادای مسلمان‌ها را در می آورد. بعد اینها هم چون دیده بودند خیلی خوشمزه است یک اسقفی میاد میگه بزار ما اینو مسیخیشو درست کنیم و اونو یک دستکاری میکنند که مطهر بشه و نجس نباشه و بعد کاپوچینو رو درست میکنه تا مسیحی‌ها هم بتوانند قهوه بخورند. شما اروپا که تشریف ببرید یک دیس غذای خاص اول یا وسط یا اخر غذا به شما میدادند و این رسم هنوز هم مونده و شما میگی چه رسم قشنگی ، حتی بعضی از اینها هم رایگان است، ولی پشت این رسم هم یک مسائل ترسناک هست ، در این بشقاب غذا گوشت خوک بوده است و در دوره تفتیش عقاید یا انگیزاسیون inquisition اکر این دیس را جلوت میگرفتند و نشان میدادی که این غذا رو دوست نداری حسابت با شکنجه‌گر بود و پدرت را درمی‌آورند چون می گفتند که تو یا مسلمانی و یا یهودی هستی. این در واقع یک محک اصل بود که مسیحیان اصل را از مابقی جدا کند. در فیلم Goya's ghosts وقتی خوک می آورند و دختر ادای بدش اومدن را نشان میدهد و سر این ماجرا انقدر او را شکنجه می‌دهند و از او می‌پرسند بگو چرا خوک نمی‌خوری نکنه تو مسلمان یا یهودی هستی، که دختره رو دیوانه میکنند. اونهایی که این حس را دارند که گذشته همیشه آرام بوده و تقصیر این جامعه مدرن بوده که بشر را از خودش بیگانه کرده تا جایی که به خودش بمب می‌بندد خودش و دیگران را نابود میکند، این دوره‌ها را که گفته شد در نظر نگرفته‌اند.

انواع مختلف شکنجه های وحشتناک در گذشته وجود داشته . کارتون سیندرلای اصل اینجوری تمام نمیشود که این میره با پرنس ازدواج میکنه و اون خواهرها از حسودی می‌ترکند، در سیندرلای اصل وقتی با پرنس ازدواج می‌کنه داستانی که در قرن ۱۹ برای بچه ها می‌گفتند این بوده که ، از پرنس میپرسه خواهرتو چکار کنم ؟ میگه یک کاری کن کفش تو پاشون بره اونم میزنه انگشتای خواهرا رو قطع میکنه و مادر رو کور میکنه یا داستان سفید برفی و هفت کوتوله از آن هم وحشتناک تر بوده است، یعنی جادوگر را آخر سر می دهد زنده زنده سوزاند.


داستانی بنام struwwelpeter نوشته Heinrich hoffmann روانپزشک است. میگه آن زمان ۱۸۵۹ برای اینکه خشونت کم بشه ، من داستان های لطیف برای کودکان بنویسم. وقتی فروید سه سالش بوده است این کتاب چاپ می شود و پرفروش ترین کتاب اروپا در در آن زمان می شود. مثلا در یکی از داستانهاش پیتر ناخنهاشو میجویده و مادرش میگفته نکن این کارو ، این کار زشته ، ولی بچه ادامه میده، بعد میرن خیاط و میان و مادرش با این قیچی‌های میزنه انگشتاشو قطع میکنه، دیگه پیتر انگشتاشو نمیجوه، یک جای دیگه باباهه به پسرش اینقدر با اونجات بازی نکن اونم بازی میکنه باباهه هم قطعش میکنه ، یا در داستانی دیگه پسره دوس نداشته و حاضر نبوده سوپ بخوره ، پسره اینقدر لاغر و لاغر و نحیف میشه تا اخرش میمیره و سر قبرش سوپ میزارن ، جالب اینجاست که میگن پرفروش ترین کتاب هم بوده.


آرتور هرنان میگه : این خشونتی که الان در دنیا وجود داشته درمقابل خشونتی که قبلا یعنی ۲۰۰ سال یا هزار سال پیش در دنیا بوده است بسیار کاهش یافته است.

به طرز عجیبی میگن ثروت جهان یا میزان دارایی انسانها تا سال ۱۸۰۰ ثابت بوده است. یکدفعه به واسطه عصر مدرنیته و انقلاب صنعتی ثروت جهان بالا میرود. ثروت جهان را الان در حدود ۳۱۷ تریلیون دلار برآورد کرده‌اند. فقط آمریکا نیست که پولدار شده است ، انگلیس ، کره جنوبی، شیلی، چین و ... هم دارند پولدار میشن. هر چه ما جلوتر می رویم جهان هم به شدت پولدارتر میشود. اگر شما در سال ۱۹۰۰ در فرانسه کارگر بودید نسبت به سال ۲۰۰۰ میزان گوشت یا شیری که می توانی بخری ۴ برابر شده است، پرتقال رو ده برابر میتونی بخری ، موز را بیست برابر میتوانی بخری، کارگر اگر در آن موقع یک روز کار می کرد می توانست ۱۰ کیلو هویج بخرد ولی الان می تواند ۶۰ کیلو هویج بخرد، برای اینکه شما در سال ۱۸۹۰ یک دوچرخه بخرید باید ۶ ماه کار میکردید، در ۱۹۱۰ فقط یک ماه کار می کنی و در ۱۹۶۰ فقط یک هفته کار می کنی، تا بتوانی آن دوچرخه را بخری، یعنی می بینید که چقدر کالا زیاد شده است، در سال ۱۸۸۰ برای اینکه بتوانی یک ساعت خانه‌ات روشن نگه داری تا بتوانی مطالعه کنیم و نور داشته باشیم ، باید ۱۵ دقیقه از پول کار کردنتو صرف این کار می کردی، در سال ۱۸۰۰ باید ۶ ساعت از پول کار کردنتو میدادی، در قبل از میلاد مسیح باید یک نفر ۵۰ ساعت کار بکند تا بتواند یک چراغ را به مدت یک ساعت روشن نگه دارد، در صورتی که الان با نیم ثانیه کار کردن شما می‌توانید یک ساعت چراغ خانتو روشنی نگه داری، البته ایران همه جهان نیست ، ما داریم روند جهان را نگاه می کنیم.

در سال ۲۰۱۳ آمریکایی هایی که زیر خط فقر هستند و در آمریکا فقیر محسوب می‌شوند ، ۹۵ درصد تلویزیون دارند ، ۸۸ درصد تلفن دارند ، ۷۱ درصد ماشین دارن و ۷۰ درصد تهویه هوا دارند. آقای Cornelius Vanderbilt سلطان راه آهن و فولاد آمریکا در قرن ۱۹ ام بود و تقریبا پولدارترین انسانی میشه تلقی کرد که بشر به عمرش دیده است، و این بشر این چند عامل که در زیر خط فقر ذکر شدند مثل تلویزیون و تلفن و تهویه هوا را نداشت.، یعنی اینها دستاورد جهان مدرن است.

ولی اعتراضی که می‌آید نابرابری و بی عدالتی است؟ چه جوابی به این می‌دهید؟

It is estimated that at the time of Octavian’s death in the year 14, Rome had an average income of 2.2 times the subsistence level

1400 نفر در دنیا هستند که بیش از یک میلیارد دلار پول دارند، در مقابل ۵۰ درصد جامعه به اندازه اون یک درصد ندارند.


قبل از عصر روشنگری و عصر خرد که شاید حدود ۲۰۰ سال است که از آن می گذرد، موفق ترین و کارآمدترین سیستم تولید امپراتوری روم بوده است، که در اوج آن امپراطور اکتاویان در قرن چهاردهم میلادی است. در آن زمان می گویند میانگین سرانه درآمد آدمها رقمی معادل ۲/۲ برابر سیر شدن بوده است. یعنی میانگین جامعه در ماکزیمم شرایطی که می توانسته تولید داشته باشد، میتوانسته ۲/۲ نفر را سیر کند . پس میتونید حدس بزنید که چرا نابرابری زیاد نبوده است. پس چون اگذ بیشتر از ۱/۲ غذای یک نفر را ازش بگیری او گرسنگی می‌کشیده و میمرده ، پس شما نمیتونی ثروت انبوه داشته باشی ،در مقابل ثروت اندک. در آن زمان دولت همیشه ۲۰ تا ۳۰ درصد را به عنوان خراج و مالیات از شما می‌گرفت و آن چیزی که برای شما می ماند ۷۰ درصد بود. برای همین است که ثروت بشر تا قرن هجدهم هیچ تغییری نکرد و ثابت ماند. پس از آن صحنه هایی که شما تصور می کنید به شرکت در ناز و نعمت بوده اصلا اینطور نیست باید ۶ صبح بلند میشده و تا ۱۰ شب کار میکرده، شب هم که نور نداشته باید میخوابیده.

اما آنهایی که می‌گویند نابرابری بشر رو به انفجار می رود؟ از زمانی که ما نابرابری را ثبت کرده ایم ، اول این را باید بگویم که الان جهان بسیار بسیار نابرابر و ناعادلانه است، ولی هر سال در قرن هفدهم و هجدهم نابرابر تر بوده است، آمریکا در سال ۱۸۶۰ و سال ۱۹۳۳ بیشترین نابرابری را داشته است ، حتی آمریکای ترامپ الان به اوج آن نابرابری نرسیده است، هلند در سال ۱۷۳۲ بیشترین میزان نابرابری را داشته است و و الان تقریبا نصف آن دوره است. آلمان ثابت مانده است.

میزان ثروتی که یک درصد افراد بالای جامعه داشته اند، همینطور در فرانسه، سوئد، آلمان و ژاپن رو به کاهش است. یعنی از سال ۱۹۱۰ که نابرابر ترین عصر مدرن بوده است، به سرعت جهان در حال برابر شدن است. تنها استثنا ها این چهار کشور هستند یعنی فقط در این چهار کشور نابرابری رو به افزایش است اونم تازه نه به اندازه‌ای که در ۱۹۰۰ بوده است، آمریکا، انگلستان، کانادا و استرالیا، این چهار نخاله آنگلوساکسون هستند که دارند نابرابری را دامن می زنند. در سال ۱۹۱۰ ده درصد بالای جامعه ۹۰ درصد ثروت جامعه را داشته‌اند و یک درصد بالای جامعه ۵۰ درصد ثروت را داشته‌اند در حالی که همان یک درصد الان حدود ۲۰ درصد ثروت جامعه را دارند.

خبر خوب اینکه فکر می‌کنید غرب عنان گسیخته شده است هیچکی به هیچکی نمی رسد، بهتر است نگاهی به میزان افزایش مالیات در آن کشورها بیندازید. در سال های ۱۹۱۰ و ۱۸۹۰ زیر ۱۰ درصد و ثابت بوده است. در حالی که الان میزان گرفتن مالیات‌ها حتی در آمریکای بدنام که معتقدند این همه افول بشریت در آن دیده می شود، از ۱۰ درصد به ۳۰ درصد رسیده است. و این مالیات صرف مددکاری اجتماعی می شود. میزان سرمایه‌گذاری روی مددکاری اجتماعی را در کشورهای اروپایی ببینید، منحنی سوئد فرانسه ایتالیا آلمان در سرمایه گذاری روی مددکاری اجتماعی مرتب در حال افزایش است. در سال ۱۹۰۰ اصلاً چیزی به نام مددکاری اجتماعی و بودجه برای این موضوع بوده است اون مالیات ها داره صرف آموزش و بهداشت و مادران ناتوان و کودکان یتیم میشه. الان می گویند که آمریکایی ها و انگلیسی ها کم مالیات میدهند، این حرف درسته ولی همچنان سوال های قبل آنها خیلی کمتر مالیات می دادند. در ۱۹۱۰ شما تقریبا مالیات نمی دادین و بهداشت عمومی اصلاً وجود نداشته بوده است.


پدیده ووترین : در کتاب بابا گوریو Le pere goriot وویترین قهرمان می آید به اون راسکینیاک میگه ببین درس نخون، تو میخوای وکالت بخونی یا طب خونی، باید بدونی هیچ راهی برای خارج شدن از این حلقه فقر و نداری، فقط ارث هست که شما را پولدار می کند. در قرن نوزدهم شما برای پولدار شدن فقط دو راه داشتیم یا ارث به شما برسد یا با یک پولدار ازدواج کنید. ووترین هم به تو میگه بیا برو این دختر که عقب مانده ذهنی است را بگیر، این پدرش یک میلیون فرانک سرمایه دارد و سودش می‌شود ۵۰ هزار فرانک در هفته که پنجاه برابر درامد یک وکیل است. که به آن پدیده Vautrin's effect میگویند. حالا تو میخواهی بری وکالت بخوانی که چه بشود ، این پدیده تاثیر ووترین به این اشاره دارد که در یک جامعه چقدر انسان ها با تلاش می توانند پولدار بشوند و چقدر انسان ها ذاتا پولدار هستند. اوج این پدیده در سال ۱۹۱۰ است، که این داستان قشنگ گربه های اشرافی اتفاق می افتد و چقدر قشنگ می خواست این را نشان بدهد که شما جز از راه ارث نمی توانی به این ثروت برسی و هر چقدر هم که تلاش کنیم نمی‌توانیم از آن مخمصه و گرداب فقر خود خارج بشویم، الان سهم ثروت بشری از ارث از ۹۰ و خورده‌ای درصد به شصت درصد کاهش پیدا کرده است، الان خیلی‌ها از راه درس خوندن مثلاً ممکن است به جایی برسند، در حالیکه اگر سال ۱۹۱۰ بود امکان نداشت بتوانند از این طریق به جایی برسند مگر اینکه متولد یک خانواده اشرافی بودند. خوب شما ممکن است بگویید که این آمار اروپا بود ولی بقیه دنیا دارند در فقر و فلاکت و بدبختی زندگی می کنند؟


آقای max roser یک سری سایت داره ، خط نقطه چین در نمودار هایش فقر مطلق را نشان می دهد آن هم زمانی که زیر ۲ دلار در روز در می آوری و در واقع گرسنه هستی، می گوید در همین سی سال ۴ میلیارد نفر از زیر خط فقر در آمده اند. چیزی که شاید به ما نشان بدهد ، چرا حال ما بد است پدیده ای به نام فیل میلانوویچ است. میلانوویچ اقتصاددان برجسته ای است که نشان داده است. او نشان داده از سال ۱۹۸۸ تا ۲۰۰۸ این بیست سالی که جهنم globalisation نصفشو گرفته، کیا پولدار شدند، کیا فقیر شدند ؟ جواب اولا هیچ کی فقیر نشده همه پولدار شدند، اگر شما در دهک های صفر تا ۸۰ درآمدی هستین درآمدهای شما با احتساب تورم چیزی حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد بالا رفته است ، این همون فقرای هند و چین هستند ، که الان میتونن گوشی بخرن ، اینترنت داشته باشند ، و یا لامپ داشته باشند، یک ابرپولدارهایی هم داریم که اون وال استریت ها هستند که به سرعت درآمدشون زیاد شده است. نمودارش شبیه فیل است. و این یک تیکه ماهایی هستیم که بد آوردیم، یعنی در دهک ۸۰ تا ۹۰ کشورهای در حال توسعه مثل ایران عراق و سوریه و اینها درآمدشون با احتساب تورم ثابت مانده است.


سوال : شما این امارها را میگوئید ولی چرا همچنان حال من بد است، جواب این است که ما بد جای نمودار فیل نشسته ایم، نوک کوهان فیل خیلی بالا رفته است . اینها هم انقلاب پرولتاریایی هم انجام نخواهند داد ، اگر شما منتظرید مثل چگوارا پابرهنه ها بریزند و به فقر حمله کنند نمیکنند ، برای اینکه سالانه ده درصد وضعشون داره بهتر میشه ، برای همین شما میبینید در چین و هند چقدر شورش کم شده ، این منطقه بدشانسیش این هست که در اون محور بین ۸۰ تا ۹۰ بیشترین آسیب را دیده است ، حالا چرا این اتفاق افتاده الان کلی بحث داره و جای بحثش نیست. ولی یک چیزی که خیلی‌ها رو سوزونده این است که این دارو دسته پاریس هیلتون و کیم کارداشیان و سوپر استارها و یوپر منیجر ها هستند که ثروت عجیبی بدست آوردند.


کتاب global inequality نوشته برانکو میلانویک در این زمینه بسیار کتاب خوبی است. پس همانطور که داریم میبینیم میزان فقرا داره کم میشه . پس همه اینها را ما داریم، وفور و نابرابری مساله قتل و جنایت و اگر اینها خوب شده ، چرا حال ما هنوز بد است؟


شایسته سالاری: آیا حاکمان جهان آدمهای شایسته تری هستند؟ به غیر از استثناها جواب این سوال بله است و کسانی که جلو میروند ذهنی و هوشی سالمتر هستند. شما همش کوروش کوروش نکنید، تمام بشریت کوروش و ترامپ نیستند.
حاکمیت خرد : آمارها نشون میده میزان باور به خرافات داره کاهش پیدا میکنه.
میزان عواطف انسانی و اخلاق و همدلی هم روبه افزایش است.

آقای Steven pinker کتابی دارد به عنوان enlightenment now (the case for reason, science, humanism, and progress

آقای Arthur herman کتاب دیگری دارد با عنوان the idea of decline in western history

در این کتاب میگه وقتی ۱۰۰ سال یا ۶۰ سال پیش رو نگاه میکنیم فکر می‌کنیم که بشر داره رو به انحطاط میرود .

کتاب( envy (a theory of social behaviour نوشته helmut schoeck رو که بخونید میبینید بشر چقدر حسود بوده و میترکیده اگر پیشرفت کسی دیگر رو میدیده ، الان ما به یک حالتی رسیدیم ، که بشریت داره با حسادت خودش هم کنار میاد یعنی حسادت هم داره کنترل میشه .


سوال من اینه که چرا ما gratitude یا حق شناسی نداریم؟ چرا ناراضی هستیم؟ این همه راه اومدیم؟ نابرابری و خشونت را قبول دارم ولی در هر مقیاسی با مقیاس قرن قبل نه حتی هزار سال قبل شرایط بسیار بهتر است. پس چرا حق شناس نیستیم؟


جمع بندی من : فروید بی برو برگرد قهرمان روشنگری است و مفهوم enlightenment یعنی حاکمیت علم و خرد و اومانیسم و پیشرفت، در هیچ کجا از نوشته های فروید مفهوم انحطاط بشر و یا قهقرای بشر یا افول اخلاقیات را نمیبینید و باید مراقب این باشیم در حوزه روانکاوی افرادی که برخلاف فروید نق بزن هستند و معتقدان به افول اخلاقیات و انحطاط در بشر هستند، جای روانکاوان واقعی را نگیرند. روانکاوی در زمان خودش اوج سمبل روشنگری بوده است. اینکه الان یک عده ای همش به متدولوژیش ایراد میگیرند ، نباید باعث بشه که به دامان رمانتیسیسم ، anti reason  یا ضد خرد برویم. فروید قهرمان بلامنازع خرد است و وقتی بهش انتقاد شخص میکنند که تو چرا از خیلی از فلاسفه آلمانی که الهام گرفتی یادی نکردی ؟ آیا این از حسادت تو هست؟ جواب نه از حسادتش نیست ، بلکه اونها ضد روشنگری بودند و روشنگری چهارتا اصل داره که شما باید بپذیرید :


۱-خرد حرف آخر را بزند
۲-علم بالاخره برای بشریت رهگشاست
۳-انسان محور است
۴-بشریت رو به پیشرفت است و رو به افول نیست.


پیام سادش اینه قرن ۲۱ ام خیلی قرن بدی هست ، در مقایسه با تمام قرون قبلی کماکان بهترین دوره‌ای است که بشر می‌توانسته داخلش زندگی کند ، و امیدمان این است که قرنهای بعدی همچنان باز هم بهتر بشود.

روان شناسی نگرش...
ما را در سایت روان شناسی نگرش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ravanshenasinegaresh2 بازدید : 221 تاريخ : سه شنبه 3 دی 1398 ساعت: 1:26